معرفی کارآفرین سریالی ایرانی

فصل اقتصاد- امروز قرار است با آقای دکتر شمس الدین یوسفیان گفتگویی کوتاه در خصوص راه اندازی کسب و کار اینترنتی و استارتاپ داشته باشد؛ شخصی که با مدیریت 8 استارتاپ در مسیر زندگی به موفقیت های بزرگی دست یافته است و به عنوان یک کارآفرین سریالی، در پی راه اندازی مابقی ایدهها در قالب کسب و کار اینترنتی است. با ما همراه باشید.
فصل اقتصاد- امروز قرار است با آقای دکتر شمس الدین یوسفیان گفتگویی کوتاه در خصوص راه اندازی کسب و کار اینترنتی و استارتاپ داشته باشد؛ شخصی که با مدیریت 8 استارتاپ در مسیر زندگی به موفقیت های بزرگی دست یافته است و به عنوان یک کارآفرین سریالی، در پی راه اندازی مابقی ایدهها در قالب کسب و کار اینترنتی است. با ما همراه باشید.
مجری برنامه: سلام آقای دکتر، خوش آمدید به برنامه، یک مقدار در مورد خودتان صحبت کنید؟
دکتر یوسفیان: من هم سلام عرض میکنم خدمت شما و مخاطبین عزیزتان، امیدوارم هر جا که هستید پر از انرژی و هیجان باشید.
برای شروع بایستی بگویم، من زندگی نامه خاصی یا بهتر است بگویم به عبارتی یک زندگینامه استارتاپی دارم، من در حال حاضر، دانشجوی دکتری در رشته ژنتیک هستم و در آینده نزدیک از تز دکتری خود دفاع خواهم کرد. از اینرو من هم مثل خیلی از دانشجویان ارشد، که در آن زمان در مقطع ارشد بودم، علاقه وافری داشتم که، پس از فارغ التحصیلی، مدرس شوم و در رشته خود به موفقیتهای قابل توجهی دست یابم. از طرفی هم بسیار خواهان آن بودم که با توجه به رشته تحصیلی خود، آزمایشگاه ژنتیک را راه اندازی کنم. ناگفته نماند که از سوی پدر و خانواده تا آن موقع هم حمایت مالی میشدم.
مجری برنامه: آیا دوران کودکی و نوجوانی خوبی داشتید؟
دکتر یوسفیان: در حقیقت، بخاطر اینکه پدر من فرهنگی بود، اعتقاد بر این داشت که فرزندانش هم بایستی درس خون باشند. از اینرو پدرم تنها راه موفقیتم را در درس خواندن میدید و به تبع آن، من هم از سوی پدر و جامعه به این سمت سوق داده شدم که با درس خواندن میتوان به موفقیت دست یافت نه بازار. از طرفی چون من فرد درس خوانی بودم و به مقطع ارشد و دکتری هم با رتبه یک رقمی ورود پیدا کردم، در کل اگر میخواستم کاری را شروع و به اتمام رسانم، آن را به نحو احسنت انجام میدهم. در آن زمان، چون دانشجوی ترم سوم ارشد بودم و همچنین کنکور دکتری داده و منتظر اعلان نتایج بودم و از سویی هم به قبولی خود اطمینان کامل داشتم"بعدا من رتبه یک کنکور دکتری نیز شدم". از زمان فارغ التحصیلی ارشد و ورود به مقطع دکتری 6 ماه وقفه ایجاد شد و به نوعی در این مقطع بیکار بودم. در این زمان بود که پدرم نقش خود را به خوبی ایفا کرد، گفت: من دیگر پول ندارم و بهتر است مستقل باشی. درحقیت من ماندم و یکی زندگی متأهلی و بی پولی.
مجری برنامه: پس در آن زمان ازدواج هم کرده بودید؟
دکتر یوسفیان: بله ازدواج کرده بودم، با داشتن یک مدرک لیسانس، دانشجوی مقطع فوق لیسانس و بعد 6 ماه هم قرار بود وارد مقطع دکتری شوم و منبع درآمدی نداشتم. البته یک ماشین پژو داشتم که در دوران دانشجویی لیسانس، از طریق فروش و پخش لوازم کامپیوتری که انجام داده بودم، برای خود خریده بودم. من در این لحظه خاص سعی کردم، با خود واقع بینانه برخورد کنم و به همین دلیل تمامی گزینههای کسب و کار را برای خود علنی کردم. در آن زمان من یک فوق دیپلم علوم آزمایشگاهی داشتم، میتوانستم با این مدرک در آزمایشگاه کار کنم، و با حقوق در آن زمان که حدود 600 یا 700 هزار تومان بود، زندگی خود را ادامه دهم. با یک حساب سرانگشتی که انجام دادم، گفتم، 300 هزار تومان که کرایه خانه میدهم و 600 هزار تومان هم حقوق میگیرم، و در نهایت 300 هزار تومان میماند، از خود سوال کردم که، واقعا با این هزینهها میشود در تهران زندگی کرد یا بهتر است به شهر خودم برگردم. یک تصمیم دیگر گرفتم، گفتم دو شیفت کار میکنم و حقوقم دو برابر میشود و باز با خود مدتی کلنجار رفتم که این کار منطقی نیست و در نهایت آن گزینه هم رد شد. در یک لحظه، فکر مسافرکشی با ماشین به ذهنم رسید، منتها، این موضوع با روحیات من سازگار نبود. دقایقی هر چند کوتاه، تمامی گزینهها یکی پس از دیگری رد شد و تقریباً به بن نبست رسیده بودم. در این لحظه بود، با اولین شکست بزرگ زندگی مواجه شدم، در حالی که متأهل بودم و با تحصیلاتی که داشتم، نتوانسته بودم کاری برای خود صورت دهم و بیکار بودم. از این ماجرا چند روز گذشت و من یک روز کلمه "کارآفرینی" را در بولتن دانشگاه دیدم، من از این کلمه بسیار خوشم آمد، برای مدتی در این فکر بودم که این کلمه به چه مفهومی است؟ رفتم در اینترنت سرچ کردم. یک مدتی که در حال جستجوی کار بودم، و برای تدریس به موسسات مختلف همچون مدرسان شریف و ... مراجعه کردم، ولی به نتیجهای نرسیدم. در این اثنی در روزنامه همشهری با آگهی مواجه شدم با این محتوا که "پی دی اف بده(PDF)، فایل ورد بگیر"، این موضوع برایم بسیار جالب بود، گذشت و کلمه " کارآفرین" با جمله آگهی همشهری با هم ترکیب شدند و من طی 72 ساعت، با هدف یافتن معنی کلمه "کارآفرینی " پشت کامپیوتر نشستم و در نهایت در سایت ریاست جمهوری به کتابی رسیدم با عنوان " 101 کارآفرین" که انواع کارآفرینی را توضیح میداد و در حین مطالعه، به مطلبی رسیدم که در مورد دارالترجمهای بود که، تصمیم گرفتم سفارش متون ترجمه بگیرم و از این راه کسب درآمد کنم که ناگهان این ایده به ذهنم رسید که میشود با گرفتن سفارشات تایپ و ترجمه بسیاری از فارغ التحصیلان بیکار را به کار مشغول کرد. این موضوع، انگیزهای شد تا سایت آنلاین راه اندازی کنم تا از این طریق، خدمات آنلاین ترجمه و تایپ را ترتیب دهم. بدین ترتیب اولین استارتاپ خودم را ایجاد کردم.
مجری برنامه: دوره بیکاری شما چه مدت طول کشید؟
دکتر یوسفیان: 6 ماه
مجری برنامه: در آن مدت 6 ماهه چه کاری انجام دادید؟ صبر کنید، در کل شما فرد خوش خندهای هستید؟ آیا در زمانی که بیکار بودید و منبع درآمدی هم نداشتید، همین طور از روحیه شاد و خوبی برخوردار بودید؟
دکتر یوسفیان: من نمیگویم که اوضاع مالی من که الان خوب است میخندم و شاد هستم، بلکه این روحیه شاد و خندان من سبب شده، که اوضاعم خوب شود.
مجری برنامه: چقدر اهمیت دارد که در روزهای سخت، همچنان بتوانیم همان روحیه شاد خود را حفظ کنیم؟
دکتر یوسفیان: این مسئله خیلی به زاویه دید افراد وابسته است و این که از چه زاویهای به مسئله نگاه کنیم. خنده های من یک دلیل خاصی هم دارد. وقتی یک اتفاق میافتد، و شکست میخورم و تجربه ایی کسب میکنم، بسیاری از من میپرسند که آیا در این لحظه ناراحت میشوم؟ من در جواب آنها میگویم که دلیلی برای ناراحتی نیست و من تجربه ای ارزشمند به دست آوردم. من رشد کردم، مگر کسی که رشد میکند باید ناراحت شود.
مجری برنامه : این شعار نیست؟
دکتر یوسفیان: نه! من در حال راه اندازی یکی از استارتاپ های خود 200 میلیون ضرر کردم، در عوض به اندازه همین مبلغ، تجربه کسب کردم. یعنی سرمایه گذاری بر روی خود انجام دادم. باز هم میگویم به نظر من این موضوع بسیار به زاویه دید اشخاص وابسته است.
مجری برنامه: بله، اما اگر ضربه سنگینی بخورید، دوباره میخندید؟
دکتر یوسفیان: ضربه خوردن در چه حد، بستگی این دارد که اختیار داشتید یا نداشتید؟
مجری برنامه: در حد زمین خوردن
دکتر یوسفیان: فرقی نمیکند، اگر اختیار داشتید و شکست خوردید، من باز میخندم، چرا که این شکست دلیلش این بوده که ضعف داشتم و دوباره بایستی بر روی ضعف های خود کار کنم تا در نهایت موفق شوم. البته خنده من، علت دیگری هم دارد.
مجری برنامه: خنده شما ژنتیک است؟
دکتر یوسفیان: می خندند.
مجری برنامه : چون ژنتیک خواندید، این را گفتم.
دکتر یوسفیان: البته شاید ژنتیک هم دلیل آن باشد، و جزء صفاتی است که به عوامل محیطی و ژنتیکی میتواند مرتبط باشد. اما در اصل من کل زندگی را بازی میدانم و توی بازی میخندم.
مجری برنامه: زندگی جدی نیست؟!
دکتر یوسفیان: به هیچ عنوان زندگی جدی نیست، همه آن بازی است. نه به بلندی های آن خیلی خوشحال میشوم و نه بالعکس به پایین افتادن هایش ناراحت میشوم. مگر آدم وسط بازی ناراحت و جدی میشود؟! خلاصه، اولین استارتاپ(وب سایت) خودم با نام ایران تایپیست را شروع کردم.
مجری برنامه: تایپ یا ترجمه؟
دکتر یوسفیان: اول تایپ بود، و دیدم درخواست هست، سفارش آنلاین ترجمه را هم اضافه کردم. جالب است، زمانی که سایت را راه اندازی کردم نمیدانستم دامین و هاست چیست! من رشتهام ژنتیک بود و سر رشته و اطلاعاتی در این مورد نداشتم.
مجری برنامه: یعنی در واقع وارد حوزهای شدید که هیچ گونه اطلاعاتی از آن نداشتید.
دکتر یوسفیان: نه هیچ اطلاعاتی نداشتم. جالب است بدانید، من 3 ماه دنبال شخصی بودم تا سایت من را برایم برنامه نویسی کند. پس از یافتن این شخص، موضوع بعدی آن بود که، من پولی نداشتم تا به این شخص بدهم، تا برایم سایت را برنامه نویسی کند. اینجا از ارتباطات استفاده کردم.
مجری برنامه: من متوجه نشدم بالاخره درا ین مدت، امورات زندگی تان چگونه میگذشت؟
دکتر یوسفیان: حمایت های پدرم همچنان بود، البته کامل قطع نشده بود. از طرفی از تدریس های کلاس خصوص استفاده کردم و از این طریق منبع درآمدی برای خود ایجاد کردم. در کل من پولی برای ایجاد سایت نداشتم، به دنبال آن بایستی دفتر تأسیس میکردم و هزینه های آن را هم نداشتم.
من دوران فوق لیسانس، همکلاسی داشتم که انتشاراتی داشت. یک روز رفتم سراغ ایشان، که خودش در آن روز در آنجا نبود و متوجه شدم که انتشاراتی مذکور خیلی رونق آنچنانی ندارد. تصمیم گرفتم به او پیشنهاد همکاری بدهم که، این موضوع را با ایشان در میان گذاشتم و قبول هم کردند. در این لحظه دفتر هم مهیا شد و سایت را هم راه انداختم.
مجری برنامه: از این لحظه به بعد راهتان را پیدا کردید. از طرفی شما معروف هستید به کارآفرین سریالی و به صورت سریالی استارتاپ های مختلفی را راه اندازی میکنید.
دکتر یوسفیان: من در راه اندازی استارتاپ هایم سیستم سازی میکنم. بدین مفهوم که بعد از مدتی، وقتی میبینم، دیگر در آن پروژه(سایت) که رونق گرفته، نیازی به من نیست و دوباره مشغول به کار میشوم تا استارتاپ بعدی را آغاز کنم.
مجری برنامه: الان چند استارتاپ دارید؟
آقای دکتر یوسفیان: 8 استارتاپ موفق
مجری برنامه: با چند پرسنل؟
آقای دکتر یوسفیان: 150 پرسنل بیمه شده و 60000 دورکار از سراسر کشور
مجری برنامه: شما یک مسیری را طی کردید که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی تان نداشت، آیا شما معتقد هستید که تحصیلات دانشگاهی در موفقیت فرد تاثیری زیادی ندارد؟
دکتر یوسفیان: در کنار کار، داشتن تحصیلات دانشگاهی میتواند بهترین حالت باشد. درس خواندن به منظور بدست آوردن کار خیلی منطقی نیست، که در کشور ایران این مسئله بسیار مشاهده میشود.
مجری برنامه: الان راهکار شما برای جوانانی که چه تحصیلات دانشگاهی دارند و چه آنانی که ندارند، منتها در کل سرمایه لازم را ندارند، چیست؟
دکتر یوسفیان: ما بایستی از شرایط و موقعیت فعلی بهترین استفاده را کنیم و در همان کسب و کار گذشته نمانیم. بهتر است بدانید از سال 2000 روش کسب و کار تغییر کرده و به سمت بازار آنلاین پیش میرود. پس برای شروع کار بایستی شرایط را شناسایی کنند و مسیر خود را بسته به علاقه خود ادامه دهند. از طرفی بستر برای جوانان کاملاً مهیاست و فقط کافیست از بازار آنلاین استفاده بهینه نمایند.
مجری برنامه: بسیاری از جوانان هستند که ایده دارند، اما سرمایه مورد نظر را ندارند، آنها بایستی چه کار کنند؟
دکتر یوسفیان: البته این موضوع دو جانبه است، یعنی افرادی وجود دارند که سرمایهای دارند که دنبال جوانان دارای ایده هستند، که هدفشان آن است که بر روی آنان سرمایه گذاری کنند. یک سری مراکزی وجود دارند که با نام مراکز شتاب دهنده، که بر روی این ایدههای جوانان سرمایهگذاری میکنند.
مجری برنامه: شما یک مرکز به نام "جزیره کارآفرینی" دارید، آیا به موضوع سرمایه گذاری روی ایده ربط دارد؟
دکتر یوسفیان: بله دقیقاً، در راستای این موضوعی که شما به آن اشاره کردید، بایستی گفت، ما در حال حاضر داریم یک طرحی را اجرا میکنیم که در این ساختمان، به طور کامل استارتاپ ها را پوشش میدهیم. در یک طبقه آن آموزش استارتاپ ها و بازاریابی اینترنتی به عنوان آموزشگاه در اختیار افرادی که در جزیره کارآفرینی مستقر شدند، قرار میدهیم. طبقه بعدی خوابگاه و یک طبقه هم مجهز به امکانات تفریحی و رفاهی است که با انگیزه مضاعف، آنان بتوانند در آن مکان، یک سال کارشان را ادامه دهند.
مجری برنامه: یعنی از نظر مالی از این افراد حمایت میکنید؟ یا نه پول هم میگیرید؟
دکتر یوسفیان: نه پول نمیگیریم، برای هر ایده مبلغ 25 میلیون پول میدهیم و خودشان با تشکیل تیم دو، سه نفری و ...مجری طرح هستند و به عبارتی با آنها شریک میشویم.
من به طور خواسته و یا ناخواسته تجربه خاصی در زمینه های راه اندازی استارتاپ ها کسب نمودم، که در موضوعات مختلف هستند. 8 استارتاپ من در زمینه های مختلف هستند از جمله:
ایران تایپیست: که در آن خدمات تایپ و ترجمه انجام می شود.
رایامارکتینگ: خدمات تولید محتوا (متنی- صو.تی-تصویری - موشن گرافیک).
مامی فود: که سیستم سفارش غذای خانگی است که طبخ آن توسط خانم های خانه دار صورت میگیرد.
وکیل تلفنی: که در آن سایت به صورت 24 ساعته شبانه روز میتوانید با وکلا در ارتباط داشته باشید و مشاوره حقوقی دریافت نمایید.
جیب پی: در خصوص خدمات پرداخت است.
ژناریا: کارهای آزمایشگاهی در زمنه بیوتکنولوژی انجام میدهیم.
ارشدان: در خصوص چاپ کتاب خدمات ارائه میدهد.
داستانت: سفارش کتاب داستان شخصی سازی شده است.
من در حین تأسیس این 8 کسب و کار اینترنتی یک اصول را یاد گرفتم که میتوانم در راه اندازی مابقی هم، همان اصول را در پیش بگیریم و عامل اصلی موفقیت من، همین نکته است.
مجری برنامه: قبول دارید که در کسب موفقیت، بخش زیادی از آن تصادفی است؟
آقای دکتر یوسفیان: منظورتان چیست؟
مجری برنامه: یعنی شما از سالها پیش در یک حوزه دیگری برنامه ریزی کردید، منتها فعالیت حال حاضر شما در اثر یک اتفاق جرقه میخورد و به نوعی مسیر زندگی و کسب وکارتان تغییر میکند. پس اکثر اوقات ما انسانها با یک شکست بیجهت ناراحت و نامید میشویم و همه چیز را اتمام شده تصور میکنیم.
دکتر یوسفیان: میدانید چرا؟ چون این انسانها یک نقطه را هدف گذاری میکنند و زمانی که در آن مسیر موفق نمیشوند، همه چیز را تمام شده میبینند، در حالیکه میتوانند مسیرهای دیگر را برای موفقیت خود در پیش بگیرند. شکست در مسیر موفقیت معنی ندارد. در صورت مواجه شدن با شکست، در ورای آن موفقیت پدیدار میشود. بنابراین بایستی با دید باز همه فضاها را دید و هدف بعدی را مشخص نمود.
مجری برنامه: مشکل اساسی این روزهای جامعه ما آن است که بسیاری از افراد هدف را به کارهای مدیریتی در یک اداره یا مرکز خاص پایه گذاری کردند و به دنبال حقوق های بالا هستند و در نتیجه حاضر نیستند کار خود را از سطوح پایین حتی با درآمد کم آغاز کنند.
آقای دکتر یوسفیان: دقیقا، به نظر حتی گاهی اوقات در ابتدای امر بایستی رایگان به کاری مشغول شوند و همچنین با توجه به محیط خود کسب و کار مورد نظر را شناسایی کنند و برای بدست آوردن موفقیت های بعدی با پشتکار فراوان هدف خود را دنبال کنند.
نکته پایانی، آن است که، نگرش خود را در عصر تکنولوژی عوض کنید تا دنیایی از فرصت ها و موقعیت ها را در اطراف را خود مشاهده کنید.
اخبار مرتبط

ابراهیمیدینانی: سید جلالالدین آشتیانی بسیاری از کتابهای مرده را زنده کرد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شب سید جلالالدین آشتیانی شامگاه یکشن...

جلیسه: تحلیل نتایج جایزه کتاب سال در کیفیسازی تولیدات مغفول مانده است
ه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست خبری سی و چهارمین دوره جایزه کتاب سال ج...

معرفی نامزدهای کتاب سال در گروه «هنر»
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی خانه کتاب، از مجموع 2...

غزلخوانی محمدعلی بهمنی در کتابفروشی چتر
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم غزلخوانی محمدعلی بهمنی، شاعر شن...

عدم پذیرش فروش آنلاین کتاب های دیگران
فروش آنلاین کتاب های انتشارات های دیگر در ارشدان انجام نمی شود.
...
قرارداد همکاری ارشدان و رایامارکتینگ
قراردا همکاری بین شرکت رایامارکتینگ و انتشارات ارشدان منعقد شد.
...